عزیز هم رفت...:(((
خدایا داغ فرزند رو به هیچ پدر و مادری نشون نده...الهی آمین هنوز چهارماه از رفتن عمو محسن عزیزمون نگذشته بود که عزیز هم از اوایل بهمن حال و احوالاتش ریخت بهم و دیگه هیچ کدوممونو نمیشناخت تا روز بیسم بهمن. عزیز آخه حالت خوب بود که، یهویی چی شدی!؟ رفت پیش آقاجون و عمو محسن و چراغ اون خونه خاطره انگیز برای همه مون خاموش شد. البته ماها سعی میکنیم چراغ اونجا رو روشن نگه داریم ولی چه فایده، دیگه از ساکنانش خبری نیست. خدایا مث همیشه ما رو از الطافت بهره مند کن تا آروم بشیم. اصلا باورم نمیشه توی این چندماه چی به سرمون اومد!! پسر گلم باید حواست به بابایی باشه و حالشو خوب کنی، چون این روزا با اینکه مخفی میکنه ازمون ولی ما میفهمیم که چه آتیشی ...
نویسنده :
مامان بهنوش
7:06